پنجشنبه، تیر ۲۸، ۱۳۸۶

دوره ما ، بازم دوره ما

یادمه وقتی تو دبیرستان بودم اگه یه کم به سرمون ژل میزدیم یا حتی سشوار می کشیدیم آقای طاهری (ناظممون) فوری سر مراسم پرفیض صبحگاه یقمون میکرد و اخطار میداد که اگه فردا اینجوری بیای مدرسه باید ولیت رو هم بیاری. خوب اون موقع سنم کم بود نمی فهمیدم هدف از این همه سخت گیری چیه؟؟؟؟!!!!؟؟؟؟ ولی الان بعد از گذشت نزدیک به 14 تا 15 سال میفهمم که بنده خدا حق داشت که گیر میداد!!!!!!!!!!!!!! اون موقع هممون سعی میکردیم یه جوری بپیچونیم تا ما رو نبینه به این امید که از دبیرستان بریم بیرون و کسی کاری به کارمون نداشته باشه !!!! رفتم دانشگاه مثله اینکه روح این ناظممون هم با من اومد تو!!!!!!!!!!!! یه سری گیر بازار هم تو دانشگاه بود!!!!!!!!!!!! هر چی هم میگفتیم : بابا ما جزو فرهیختگان آینده مملکتیم هیچکس گوش نمیداد!!!!!!!!!!!!!!! باشه به این نتیجه رسیدم خوب اگه دانشگاه تموم شه چی میشه! دیگه راحتیم و میتونیم به موهامون با فراغ بال ژل بزنیم و سشوار بکشیم !!!!! ولی زهی خیال باطل !!!!!چون ظاهرا قراره روح ناظممون دست از سر ما ، که چه عرض کنم ، جوانان فعلی برنداره !!! اینجاشو دیگه فکر نمیکردیم که روزی مملکت مثله دبیرستانمون بشه